اهل بیت علیهم السلام در مجلس یزید
شاعر : محمود ژولیده
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل
چشمها بود و سرِ زادۀ زهرا در طشت زخمها بود و دل زینب کبری در طشت
خیزران بود و لب قاری قرآن، یعنی: خونِ لعلِ لب و دندان ثـنایا در طشت
اُسرا در غل و زنجیر، معذب، مضطر و سر نیزه نشین بود مجزّا در طشت
آنکـه ابـرار به دورِ سرِ او میگـشتـند ریخت دورِ سرِ او خصم چه چیزا در طشت
سنگِ دروازه مبدل شده بر تـیرِ نگـاه تهمت زشت کنیزی است معما در طشت
صوت قرآن برادر دل خواهر را برد کرد سوزش همه را غرق تماشا در طشت
وه چه تکبیر نمازی به لبش داشت حسین تا به امروز که دیده است مصلی در طشت
بین اطفال، سه ساله، به سرِ پنجه خود خیره مانده ست به رخسارۀ بابا در طشت
آن مسیحی چو یقین کرد، مسلمانی نیست مدح میکرد سرِ خون خدا را در طشت
این سر فخر بشر، زینت دوش نبی است سر پاک پسر فـاطمه حـاشا در طشت
گـاه بر نـوک سنان و گهی ساکن دیر گاه جای سر این سرور و مولا در طشت
یک طرف پرده نشین اهل و عیال سِتمند یک طرف آل علی مضطرب، اما درطشت
جگـر پـاره، دل خـسـتـه، سـر بـبـریـده همه اینهـاست مهـیایِ مهـیا در طشت
|